سایت شهرداری گرگان

محرم و آیین عزاداری امام حسین (ع) در گرگان

با ظهور حکومت صفویه و تثبیت مذهب شیعه در ایران، جامعه شیعه‌ی توانست به آرامش و آزادی بیشتری دست یابد. از آن پس، مردم استرآباد(گرگان کنونی) با آزادی بیشتری به برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) پرداختند. این مراسم‌ها در حسینیه و تکایا برگزار می‌شد و مردم با رعایت آیین‌های خاصی از جمله زنجیر زنی، سینه زنی، دسته چوبی، تعزیه‌خوانی و طوق و علم گردانی به سوگواری می‌پرداختند.
یکی از فعالیت های برجسته مذهبی در دوران حکومت صفویان و پس از آن، احداث ۱۱ تکیه بزرگ برای برگزاری این مراسم‌ها بود. این تکایا با همکاری مردم در محلات قدیمی شهر ساخته شدند و بخاطر قدمتشان به آنها پیر تکیه می‌گویند. تقریبا هر محله قدیمی گرگان دارای یک پیرتکیه است که قدیمی‌ترین تکیه آن محل محسوب می شود. 
بعد از سال 45-46 و آسفالت شدن محلات، وضعیت دسته‌روی و رونق مراسم عزاداری محرم بسیار بهتر شد. معروف است که بخاطر وضعیت نابسامان کف کوچه‌های دباغان شعری بین مردم رواج یافته بود:

الامان از گل و تول دباغان
پا آدم یا سِخ مِره، یا مِخ مِرِه یا استخوان

در ایام محرم هر شب دسته روی مربوط به یک محل است. عموما شب روزی که طوق بندان محل اجرا می‌شود اهالی محل بعد از اتمام عزاداری و مراسم شام تکایا در محل جمع شده و به محلات کناری دسته می‌روند. این دسته‌ها اکثرا بصورت سینه زنی  و گاها زنجیر زنی است و در انتهای همه دسته‌ها دسته سه پا بیا اجرا می‌شود.  

طوق بندان
برگزاری طوق بندان در محلات بافت قدیم گرگان از شب سوم محرم آغاز می‌شود و قبل از نماز مغرب و عشاء بعد از اجرای مراسم خاص و نصب طوق و دسته روی به اتمام می‌رسد. این مراسم که قبل از روز عاشورا برگزار می‌گردد، در هر محله در یک روز خاص برگزار می‌شود. طوق بندان سبزه مشهد، سرچشمه، سرپیر در ششم محرم، محله نعلبندان، پاسرو و میخچه گران در روز پنجم، دربنو، دوشنبه ای و شازده قاسم هفتم، میرکریم چهارم  و ملل و آلوچه باغ در بعد از ظهر روز تاسوعا و نهم محرم برگزار می‌شود.
طوق‌ها از برنج ساخته شده و طولی حدود پنج متر دارد و با استفاده از پارچه‌های سیاه و کبود و پرچم‌های الله اکبر یا امام حسین (ع) تزیین شده‌اند و به دلیل سبکی وزن آنها به راحتی توسط یک نفر روی دوش حمل می‌شوند. برخی از افراد هم نیز به عنوان نذر، روسری یا پارچه مشکی را به این طوق‌ها می‌بندند.
در مراسم طوق بندان هر محل، طوقی به شکل کاج و مخروطی شکل وجود داشت که به آن نخل می‌گفتند، جوانان محل باید به نوبت آن را با یک دست بلند می‌کردند و اگر از دستشان می‌افتاد باید نان و خرما خیرات می‌کردند.
متن زیر یکی از اشعاریست که مردم در دسته طوق بندان می‌خوانند:
سر برهنه پا برهنه طوق برپا می‌کنیم
خارجی را از دم شمشیر برّا می‌کنیم
حیدر / حسین / حسین
خانم ها، مسن تر‌ها و هر کسی که برای تماشای مراسم می‌آمد معمولا شیشه گلابی در دست داشت و بر روی افرادی که دسته روی و مراسم را اجرا می‌کردند گلاب می‌پاشیدند. شب طوق بندان نیز دسته از همان محل به محله های کناری می‌رفت.
در محله سرپیر مقبره یک شخصیت عارف و بزرگ در مسجد معروف محل (حجتیه یا حجت بن الحسن) وجود دارد به همین دلیل است که این محله به سرپیر معروف شده. آخرین دسته ای که مربوط به محله سرپیر است (شب روزی که پاطوقی سرپیر برگزار می‌شود.)، بعد از دسته سه پا بیا در مسجد سرپیر دور مقبره پیر می‌روند و انگشتشان را روی قبر می‌گذارند و می‌گویند:
دَم دَم نبی / صور اسرافیل / مردم جواب می‌دهند : هو هو
هر کی با خاندان علی در افتاد / مردم: ورافتاد
در افتاد / مردم: ور افتاد

در روز پاطوقی بزرگترها به بچه‌های خود و دیگر بچه های محل (آنهایی که در مراسم حضور داشتند) پاطوقی می‌دادند که عموما پول، مَشغُلیات (نوعی لرزانک که دور آن کاغذ پیچیده شده بود و یا شیرینی و .. می‌دادند.  

تاسوعا و عاشورا
مراسم پامنبری اکثراً در مناطق قدیمی شهر گرگان برگزار می‌شود. در این مراسم، منبر خارج از خانه قرار داده می‌شود تا هر فردی که نذری به هدف برآورده شدن حاجت دارد، شمعی را روشن کرده و بر روی آن قرار دهد. در گذشته اعتقاد بر این بود که هر کس نذری دارد اگر بر روی چهل منبر شمع روشن کند نذر او اجابت می‌شود. برخی از این خانواده‌ها برای نذری برنج قرمه سبزی نیز می‌پزند و بسیاری از خانواده ها، هیئت‌ها و تکایا از گذشته در بعد از ظهر تاسوعا حلیم بار می‌گذارند.
بعد از مراسم پامنبری و در شب دهم محرم بزرگترها و پیرترهای محل به همراهی دسته جوانان به خانه افرادی در محل که فردی را در این سال از دست داده بودند می‌روند و فاتحه می‌خوانند. صاحبخانه نیز با شربت (تخم شربتی) از آنها پذیرایی می‌کند.  
در صبح عاشورا گروه های دسته اکثرا شامل زنجیرزن ها، دسته های سینه زنی هر محل و گروه هایی مانند ارتش و دیگر سندیکا در میدان عباسعلی گرد هم آمده و به نوبت به سمت امام زاده عبدالله حرکت می‌کنند. مراسم تعزیه نیز گاهی در بین راه اجرا می‌شود. عموم مردم در پیاده‌روهای خیابان برای همراهی عزاداران می‌ایستند و افرادی که نذر داشتند نذری های خود را بصورت شربت، شعله زرد، حلیم و .. بین مردم و گروه های دسته روی تقسیم می‌کنند.
آیین دسته روی
سه پّا بیا

آخر هر شب، آخرین دسته هر محله، دسته سه پّا بیا بود. این دسته بصورت سینه زنی برگزار می‌گردد. برخی از اشعار و نوحه های این دسته در محلات مختلف متفاوت و برخی مشترک بود.
امام اول / علی
کَننده در / علی
بر همه رهبر / علی
ساقی کوثر / علی
شیر غضنفر / علی
علی و اولاد علی / علی و اولاد علی

بعد از خواندن این اشعار یک نفر داوطلب بلند می‌خواند یا به اصطلاح دَم را می‌گرفت (دَمِ مِگِرِفت):
سه پا بیا / حیدر است
سَر علی / حیدر است
سینه بزن / حیدر است
جواب بده / حیدر است
سر مَلّه ما / حیدر است
شام مِدَن / حیدر است
الله و رحمان و رحیم / چندین جوان نازنین
رفتند در زیر زمین / رفتند و ما هم می‌رویم / رفتند و ما هم می‌رویم
شام غریبان و دسته چوبی
شام غریبان که در شب عاشورا برگزار می‌گردد، بعد از نماز مغرب و عشا و با تشکیل دسته های عزاداری و رفتن به محلات و کوچه های مختلف شهر برگزار می‌شود. جمعی از عزاداران دسته در گروه هایی روی زمین نشسته و دستانشان را بر سر خود می‌زنند و متن زیر را می‌خوانند:
یک شبی را شه دین در حرمش مهمان است
صبح فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
مکن ای صبح طلوع

شب دوازدهم ماه محرم که سومین روز شهادت امام حسین(ع) است، عزاداران از بعضی محلات قدیم گرگان دسته ای شبیه زنجیر از جنس چوب یا نی به طول یک متر را به طورعمودی به دست می‌گیرند و بر بالای سر برده و با دست دیگر سینه می‌زنند.
مراسم دسته چوبی با روشن کردن چند مشعل و به دست گرفتن چوب انجام می‌شود، وقتی به داخل محلات میرسند، ابتدا مشعل داران وارد می‌شوند و اشعار مدد یا علی را می‌خوانند و به سمت محلات دیگرحرکت می‌کنند و مدام این اشعار تکرار شود. مراسم بعدی مربوط به اربعین حسینی است. اربعین با چهلم شهادت امام حسین و یارانش معمولا مردم و افرادی که نذر دارند شعله زرد و حلیم می‌پزند و عصر این روز نیز مردم هر محل عَلَم و طوق تکایا را با حضور بزرگان محل باز و جمع می‌کنند.

گرچه هنوز نیز عزاداری در ماه محرم در محلات برگزار می‌گردد اما قدیم تر بسیار گرم تر و خالصانه تر برگزار می‌شد. وقتی با بزرگان گرگان صحبت می‌کنیم همه‌ی آنها می‌گویند که در گذشته طبل و سنج و باند و بلندگو نبود و این ادوات در اختیار ارتش و مخصوص دسته ارتش بود. صدای عزاداران باعث آزار همسایگان نبود و کسی بخاطر جذابیت این ادوات به گروه های دسته نمی‌پیوست و همه چیز رنگ و  بوی خالصانه‌تری داشت.




 
 

اطلاعات تکمیلی
  • تاریخ انتشار24تیر 1403

نظرات شما

Services List

Hi I am test a service to show