شهرداری گرگان ، شهر پاکیزه



گرگان از نگاه بناها و آثار مهم تاریخی

گرگان، شهر سرسبز شمال ایران با پیشینه و تباری غنی، همواره نقش مهمی در تاریخ و فرهنگ ایران داشته است. آثار تاریخی و بناهای باارزش این شهر، شاهدی بر گذشتهٔ پربار آن هستند. این متن با بررسی نواحی و بناها از نگاه تاریخ قصد دارد تا به شناخت بهتر این نقطه مهم از تاریخ و فرهنگ ایران کمک کند.
در ادامه برای مقدمه این متن جا دارد تا به نقل‌قولی از ابراهیم بن محمد اصطخری از کتاب مسالک الممالک که در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری نوشته شده است، اشاره شود:
«گرگان شهری بزرگ است و باران و نم چنان نباشد که در طبرستان و مردم گرگان مردمانی خوش‌طبع و بامروت باشند و بیرون شهر محلتی است که آن را بکرآباد خوانند و رودی بزرگ در میان و ابریشم و جاده‌های نیکو خیزد از گرگان و تخم ابریشم گرگانی را در طبرستان نخیزد و در ناحیت گرگان آب‌های بسیار باشد و نواحی کشاورزی فراوان هست و چون از عراق گذشته، هیچ شهری جامع‌‌‌تر از گرگان نیست و میوه سردسیری و گرمسیری آنجا یابند و به تابستان برف نزدیک بود و از گرگان مردمان معروف برخاسته‌‌‌‌اند چون عمرکی و....
استرآباد به دریا نزدیک است و از آنجا به آبسکون روند و به دریا سوی خزر و دربند و دیلمان و جاهای دیگر می‌روند و در این همه نواحی، هیچ بندر بهتر از آبسکون نیست و در این ناحیه شهری است که آن را دهستان خوانند. جایی که پر از نعمت و از خوارزم ترکان آنجا آیند.»
  • عمروبن محمد عمرکی، از شخصیت‌های ایرانی قرن دوم هجری قمری و رهبر گروه سرخ جامگان گرگان بود که بر علیه عباسیان شورش کرد. وی سرانجام به سال 180 هجری قمری توسط عیسی بن ماهان کشته شد.
  • آبسکون، آبسکون دریا یا جزیره و یا بندرگاهی است که در جنوب شرقی دریای خزر و شمال غربی استرآباد در مصب رود گرگان واقع بود. اکنون محل دقیق آن مشخص نیست و عده‌ای آن را مرتبط با خواجه نفس کنونی و آشوراده می‌دانند.
قبل توضیح در مورد این ابنیه تاریخی، رواست تا اشاره‌‌ای هرچند کوتاه به تاریخ دور‌‌‌تر این ناحیه و بناهای مرتبط با آن داشت.
سرزمین سبز دشت گرگان، از سال‌های آغازین یکجا نشینی میزبان مردمان گوناگون این ناحیه بوده است. بازمانده این تمدن‌های گوناگون و زیستگاه‌های باستانی تپه‌های طبیعی و خودساخته بی‌شماری است که به‌صورت پراکنده در جای‌جای این ناحیه به چشم می‌خورد. در ناحیه گرگان حدود 310 تپه شناسایی شده که بعضی از آنها همچون تورنگ تپه حدود 5000 سال و شاه تپه یساقی بیش از 3000 سال قدمت دارند. آثار سفالی بدست آمده از بسیاری از تپه‌های این منطقه نشانگر قدمت بیش از 2000 ساله آنهاست. این تپه‌ها در یک خط سیر از بهشهر آغاز و تا بجنورد ادامه دارند. طبق آنچه که دمورگان نقل کرده ادامه این تپه‌ها تا مازندران نیز کشیده شده بود. تمامی این تپه‌ها در منطقه گرگان در مسیر دیوار دفاعی گرگان (سد سکندر) واقع بودند.



در مورد دلیل وجود این تپه‌ها گمانه‌زنی‌های بسیاری شده است که چند مورد از مهم‌‌‌ترین آنها را می‌توان به‌صورت زیر برشمرد:
1- ازآنجاکه این تپه‌ها در
مسیر دیوار دفاعی گرگان قرار گرفته‌‌‌‌اند بر روی آنها قلاع نظامی واقع و عده‌‌ای قراول دائماً منطقه را زیر نظر داشتند.
2- تعدادی از این تپه‌ها در مرکز یک تمدن قدیمی واقع بودند و احتمالا ارک حاکم روی آنها قرار داشت.
3- این تپه‌ها مراکز راه‌یابی و راهنمای جاده‌های قدیمی بوده و چون همگی در قسمت دشت گرگان واقع شده‌‌‌‌اند از مسافت‌های دور هم قابل رویت بودند.
4- گرگان و مازندران زمین‌های زراعی بسیار حاصلخیز داشته است و هر منطقه متعلق به یک ملاک و یا فئودال بوده است که مقر وی بر این تپه‌ها و مسکن دهقانان زیر دست او نیز در مسیر حاشیه‌‌ای این تپه‌ها قرار داشت.


استرآباد سابقاً دارای برج و باره محکم و خندقی عمیق بود که رفته‌رفته این برج و باره در برخی نقاط تخریب شد و از بین رفت. گذشته از این و چهار دروازه مهم شهر که جلوتر به آن خواهیم پرداخت استرآباد قدیم و گرگان امروزی را سه محله اصلی تشکیل می‌داد. سه محله بزرگ استرآباد سبزه‌مشهد، میدان و نعلبندان بودند که هرکدام چندین گذرفرعی را شامل می‌شدند.
در استرآباد تمام محلات و کوچه‌ها سنگ‌فرش و اغلب خانه‌ها با آجر و الوارهای قطور بنا شده است که نهایت استحکام را دارد. همچنین در ساخت پوشش و بام خانه‌ها از سفال پخته استفاده می‌شده است. این نوع بام که عموماً در پوشش سقف خانه‌های شمال ایران رایج بوده این بنا‌ها را در برابر آب و هوای بارانی این منطقه محفوظ نگاه می‌داشته است. عموما هر سال در فصل تابستان سفال‌های بام را بازبینی می‌کردند و اگر و شکستگی و یا آسیبی وجود داشت سفال سالم را جایگزین و ایراد را برطرف می‌کردند. اصطلاحاً این عمل را سفال گردانی می‌گویند. این کار معمولاً در فصل تابستان انجام می‌پذیرد تا خانه را برای فصول بعدی و بارش باران آماده کند.
استرآباد دارای بناهای تاریخی بسیاری از جمله مساجد، مدارس، مکان‌های زیارتی، کاروان‌سراها، قنات‌ها، حمام‌ها، قلعه، دیوار دفاعی و ... بسیاری بود که بسیاری از آنها را هم اکنون نیز در بافت تاریخی گرگان می‌توان یافت.


دیوار دفاعی گرگان (قزل‌آلاین، مار سرخ یا سد سکندر)

استرآباد را در عصر ساسانیان آناهیت نیز می‌نامیدند. همچنین از گرگان در اوستا با عنوان خُننتِ ( خُنَن تِ) به معنای خانه آناهیتا نیز یاد شده است.
 
ایران همیشه به علت موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود و دلایل دیگری همچون سیاسی، اقتصادی و ... مورد تهاجم بیگانگان بوده است. به همین علت وجود استحکامات دفاعی به‌ویژه در نقاط حساس و مهم همواره موردتوجه حاکمان‌‌‌‌‌ بوده است. این استحکامات هم غالباً به‌صورت دیوار، برج، بارو، خندق، دروازه و قلعه‌ها بنا می‌گردید.
گرگان نیز در اواخر دوران اشکانی و در عصر ساسانیان از نظر استراتژیک از اهمیت بسزایی برخوردار بود و مرز حفاظت شده در برابر بیابانگردان آسیای میانه و سکاها و هپتالها بود. به همین دلیل دیوار دفاعی عظیمی برای جلوگیری از تهاجم این قبایل بیابانگرد کشیده شد.
دیوار گرگان از شرق دریای خزر از خواجه نفس شروع و پس از گذشتن از شمال آق‌قلعه و گمیشان به‌طرف غرب رفته و در کوه‌های پیشکمر در دامنه‌های بجنورد محو می‌شود.
در متون تاریخی این دیوار را با نام‌های سد سکندر، سد انوشیروان، سد فیروز، قزل آلان و ابن اسفندیار آن را فیروز کند نامیده‌‌‌‌اند. از نظر مشخصات طول این دیوار را حدود 155 تا 170 کیلومتر و عده‌‌ای نیز آن را 300 کیلومتر دانسته‌‌‌‌اند. عرض آن را نیز به طور متوسط از 2.5 متر و در برخی نوشته‌ها آن را 50 متر دانسته‌‌‌‌اند. دیوار بین 2 تا 5 متر ارتفاع داشت و در نقاط مختلف آن برج‌هایی قرار گرفته بود.
در جهان نامه آمده است که: «جنس این دیوار از خشت پخته و خشت 30 تا 40 من وزن داشت. این دیوار در حدود گرگان بنام تجنبار خوانده می‌شود.»
احداث این دیوار به افراد و اعصار مختلفی چون فیروز، قباد، انوشیروان، اسکندر، بهرام گور و نرسی نسبت داده می‌شود. رابینو در سال 1289 هجری قمری در مورد این دیوار می‌نویسد: «بعد از قزل آلان به آق‌قلعه که آن را اسکندر در مقابل حملات قبایل وحشی مشرق احداث کرده بود رسیدم. این دیوار مجدداً به‌وسیله انوشیروان تجدید بنا شد که دارای اطلاق‌های نگهبانی به فاصله‌های معین بود ولی اکنون فقط حصاری کوتاه با تپه‌های کوچک متفرق باقی مانده است.»
آثار به‌دست‌آمده از دیوار دفاعی گرگان را می‌توان در سه دسته سفال، شیشه و فلز تقسیم‌بندی کرد. سفال‌های این بنا را نیز می‌توان در سه دسته سفال خاکستری (دوره اشکانی)، سفال قرمز (دوره اشکانی) و سفال‌های قرمز متعلق به دوره ساسانی دسته‌بندی کرد.

 
در نزدیکی این دیوار قلعه‌ها و محوطه‌های باستانی فراوانی وجود داشت که اغلب 50 تا 100 کیلومتر با دیوار فاصله داشتند و عموما قلعه یا تپه خوانده می‌شدند. اکثرا نیز در مسیر رود اترک و گرگان و در حاشیه شهر قدیمی گرگان واقع بودند.
فردوسی نیز در شاهنامه در ابیاتی به دیوار دفاعی گرگان اشاره داشته است:

 
به سنگ و به گچ باید از ژرف آباد برآورد تا چشمه و آفتاب
همانا کزین گونه سالم بند ز دشمن به ایران نیامد گزند
یکی پیر موبد بدان کارکرد بیابان همیشه پیش دیوار کرد
دری بر نهادند زآهن بزرگ رمه یکسر ایمن شد از رنج گرگ


در جای دیگر نیز می‌نویسد:
 
ز هنگام کسری انوشیروان که بادا همیشه روانش جوان
که از ژرف دریای برآورد پی بر آنگونه دیوار بیدار کی
ز ترکان همه بیشه نارون بشستند و بی رنج گشت انجمن


دستور ساختن دیوار دفاعی گرگان توسط انوشیروان:
 
به دستور فرمود کز هند و روم کجا نام باشد به آباد بوم
یک پاره از آب برکش بلند بنش پهن و بالای او ده کمند
همانا کزین گونه سازیم بند (دیوار) ز توران به ایران نیاید گزند
چنان بد که شاه جهان کدخدای به نخجیر گرگان همی کرد راه
یکی لشگر سوی گرگان کشید که گشت آفتاب از جهان ناپدید
به سعد اندرون بود خاقان که شاه به گرگان همی راند با سپاه
شنیدم که کسری به گرگان رسید همه روی کشور سپه گسترید
چنین تا به شهر بزرگان رسید ز ساری و آمل به گرگان رسید
 

تپه‌ها و قلعه‌های باستانی استرآباد

در مسیر دیوار دفاعی گرگان قلعه‌ها و تپه‌های باستانی بودند که گاه فاصله آنها تا دیوار به 50 تا 100 کیلومتر نیز می‌رسید. همه‌‌‌‌‌ی این قلعه‌ها نیز دارای دیوار دفاعی، خندق، دروازه و مرکز بلند شهر (اکروپل) بودند که از نظر ساخت مشابه قلعه‌های زمان اشکانیان بودند. از بین این نقاط نیز تورنگ تپه و یا رم تپه از مراکز مهم محسوب می‌شوند. از دیگر قلعه‌های مهم این ناحیه نیز می‌توان به قلعه خندان، قلعه یساقی، گبری قلعه و دشت قلعه اشاره کرد.
ارتفاع قلعه خندان که در شهر گرگان واقع شده است درگذشته به 40 متر نیز می‌رسید و احتمالاً شهر معروف زادارکارتا مجموعه شهر قلعه خندان بود. این اثر باستانی در تاریخ 20 بهمن 1364 به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. طبق اسناد تاریخی این تپه و قلعه آن منطقه‌‌ای تدافعی و شامل 12 برج دیده‌بانی است. از دیگر تپه‌های باستانی گرگان می‌توان تپه انجیراب، تپه هاشم‌آباد و خرگوش تپه را نام برد.
  • اکروپل اصطلاحی یونانی از مکانی مرتفع بیرون شهر یا بلندی یک تپه است. این اصطلاح معمولاً برای توصیف یک قلعه یا ساختمان بلند و بزرگ بر روی یک تپه مورداستفاده قرار می‌گیرد.

دروازه‌های گرگان

ملکنوف در وصف استرآباد چنین می‌نویسد: «چون شهر قدیم گرگان (جرجان) خراب شد، مردم آنجا روی به استرآباد نهادند. در آغاز بزرگ بود و چنان توسعه یافت که تا کوهی که قلعه خندان نام دارد رسید. گرداگرد شهر حصاری متین بود و برج حصین و خندق عمیق است. اواخر شورش‌ها و آشوب‌های پی‌درپی استرآباد را به ویرانی برد. چنان‌که نادرشاه به جهت سرکشی اهل استرآباد حکم به کوفتن قلعه و برج و باروی آن کرد. پس از آن اگرچه آقا محمد خان فرمان داد تا از نو قلعه و برج و خندق را بنا نهند؛ ولی پس از آن از بی مرمتی قلعه ویران و خندق پر شد. اکنون از خندق و قلعه خبری نیست. حصار قلعه استرآباد به هر قسمتی دروازه دارد. 1- دروازه میدان (مازندران) که به کناره گز یا دریا می‌رود و برج و قراولخانه دارد و هر شب احتیاطاً بسته می‌شود. 2- دروازه سبزه مشهد که در شمال شرقی شهر است و از آنجا به خراسان و مشهد می‌روند. 3- دروازه بسطام که در جنوب شرقی شهر (فلکه کاخ فعلی) واقع است. 4- دروازه چهل‌دختران که در جنوب شهر قرار دارد.»
درگذشته نگهبانان دروازه‌های شهر با فانوس و نور موقعیت ورود و خروج افراد و همین‌طور شرایط خطرناک یا استراتژیک دیگر را اطلاع می‌دادند. این اتفاق بین چنار فانوس یا چنار معروف به چنار قرقره سر پیر و دروازه شمالی شهر (سبزه مشهد) نیز رایج بود. به‌عنوان‌مثال اگر گروهی سواره یا پیاده به دروازه‌های شهر نزدیک می‌شوند ورود آنها با نور اطلاع داده می‌شد.

مسجد جامع گرگان

در بازار نعلبندان مسجد جامع نعلبندان با مساحت تقریبی 1400 مترمربع واقع شده است. قسمتی از بنای این مسجد در سال 1323 به علت زلزله شدیدی که در گرگان رخ داد تخریب و سپس بازسازی گردید.
مقدسی در سال 375 هجری در اینباره می‌نویسد: مسجد جامع گرگان را دیدم که در بازار شهر واقع شده و نهری از جلوی آن جاری است.
با استناد به نوشته مقدسی، تاریخ و عمر این مسجد را باید بیش از 1100 سال بدانیم. ضمن آنکه مولف کتاب تاریخ جرجان علی بن احمد بوکرد استرآبادی که تاریخ فوت وی را 333 هجری قمری ثبت کرده اند، نقل کرده است که محمد خالد حنظلی رازی، کنیه اش ابوعبدالله و لقبش موید بود، مسجد جامع استرآباد را بنا کرده و خودش اولین کسی بود که به مردم استرآباد فقه را بازگو می‌کرد.
هرچند این نوشته‌ها و اسناد به تاریخ بالغ بر 1000 سال برای مسجد جامع گرگان اشاره دارند اما بنای فعلی این مسجد متعلق به دوران سلجوقیان است. مناره قدیمی آن نیز به سبک معماری دوران سلجوقیان ساخته شده‌است. بعدها بنای مسجد در ادوار مختلف از جمله تیموریان، صفویان (در دو دوره در زمان شاه عباس و شاه عباس دوم) و همینطور افشاریه تعمیرات کلی صورت گرفته است به طوری که در طی این تعمیرات ظاهر کلی و ابتدایی مسجد تغییر کرده است.
قسمتی از بنا نیز در سال 1323 خورشیدی در زلزله شدید گرگان فرو ریخت و بعد‌ها بازسازی شد. حیاط مسجد 4 شبستان با وسعت 1000 متر مربع دارد که در چهار گوشه حیاط آن واقع شده‌است. دو ایوان نیز متعلق به عصر سلجوقیان در دو سوی شرق و غرب مسجد واقع است. سنگ نوشته‌های زیادی نیز بر دیوارهای ایوان غربی نصب گردیده است. که مقداری از آنها فرامین حکام و پادشاهان زمان در ارتباط با شهر استرآباد است.

مسجد امام حسن عسگری

مسجد امام حسن عسگری در گرگان یکی از مقاصد مهم مذهبی به شمار می‌رود. این مسجد در بافت تاریخی محله سبزه مشهد واقع و طبق کتب تاریخی زمانی منزل جعفر بن شریف جرجانی‌‌‌‌‌ بوده است. همچنین طبق تعدادی از کتب تاریخی از جمله التاقب فی المناقب، بحارالانوار و الخرائج والجرائح، محلی است که امام حسن عسگری (ع) در آن پا نهاده و با مردم جرجان دیدار داشته است. به همین دلیل در این مکان مسجدی ساخته و مردم آن را مسجد امام حسن عسگری (ع) نام نهادند.
بنای این مسجد در طی سالیان بارها بازسازی شده است؛ بنابراین خود بنا از لحاظ تاریخی قدمتی ندارد و آنچه باعث ارزشمندی این بناست بعد تاریخی و حضور امام حسن عسگری در آن است و بنا بر کتاب مرشدالواعظین این بنا یکبار نیز در زمان حیات ملا رضای استرآبادی تعمیر شد.
طبق این نوشته‌ها داستان حضور امام حسن عسگری در این مکان این‌طور روایت می‌شود که جعفر بن شریف جرجانی جهت انجام فرائض دینی به مکه سفر می‌کند و جهت تقدیم هدایای مردم به امام حسن عسگری به سامرا می‌رود. در این دیدار امام حسن (ع) به وی می‌فرماید که به شهر بازگردد: پس از 190 روز، در روز جمعه سوم ربیع الثانی به خانه خود خواهی رسید. به مردم اعلام کن من غروب همان روز نزد مردم آنجا خواهم بود.
جعفر بن شریف جرجانی به گرگان باز می‌گردد و دقیقاً در همان زمانی که امام حسن عسگری فرمود او را ملاقات می‌کند.

امامزاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نور گرگان

امامزاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نور گرگان محل قرارگیری مرقد امامزاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اسحاق بن موسی بن جعفر، برادر امام رضا (ع) در محله سرچشمه گرگان واقع است. بنای چندضلعی آن دارای محراب گچ‌بری شده مزین به گل بوته و خطوط کوفی است. یک صندوق چوبی نفیس متعلق به دوران تیموریان (قرن نهم هجری قمری) نیز روی مرقد قرار دارد. مرقد از چهار بدنه گچی که به خط کوفی روی آن قرآن حک شده، ساخته شده است. در داخل مرقد نیز محراب زیبایی که نقوش زیبای اسلیمی دارد قرار گرفته است که زیبایی بیشتری به آن می‌بخشد. کتیبه‌های گچ‌بری با تاریخ‌های مختلف نیز از جلوه‌های فرهنگی و تاریخی این امامزاده ‌‌‌‌‌است. امامزاده ‌‌‌‌‌نور درگذشته هم چنین محلی برای به خاک سپردن اموات محسوب می‌شد و اطراف و نزدیک امامزاده ‌‌‌‌‌محلی برای قرارگرفتن قبور‌‌‌‌‌ بوده است.
امامزاده بی‌بی حور و بی‌بی نور از نوادگان امام کاظم (ع) واقع در شیرکش، امامزاده ‌‌‌‌‌محسن بن موسی بن جعفر(ع) مشهور به امامزاده ‌‌‌‌‌چهارشنبه‌‌ای واقع در بافت تاریخی چهارشنبه‌‌ای از گذرهای محله بزرگ میدان، مسجد حجتیه محله سرپیر، مسجد نعلبکی واقع در نعلبندان، امامزاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دوشنبه‌‌ای و سقاخانه میدان عباسعلی واقع در محله میدان از دیگر مکان‌های زیارتی و بقاع متبرکه گرگان هستند که هر کدام پیشینه تاریخی خود را دارند. در مورد این بناها در مقالات مرتبط با بافت تاریخی محله‌‌ای که در آن واقع هستند توضیح داده شده‌ است.

 مدارس استرآباد

مدارس آقا محسن، مدرسه سادات، مدرسه دروازه نو، مسجد جامع محمد صالح، مدرسه آقا حاج محمد تقی خان، مدرسه دارالشفا و مدرسه امیرخان سردار که متعلق به مرحوم حاج ملارضا بوده و به دلیل نداشتن وارث ملکی ویران و خراب شده است.

مدرسه سردار

مدرسه سردار یا سرای سردار اشرف سابقاً در محله شازده قاسم قرار داشته است. این مدرسه که مدتی نیز با نام مدرسه 17 دی در ابتدای ضلع غربی خیابان سرخواجه فعالیت داشته اولین بخش ساختمان آن متعلق به دوران قاجار و سردار اشرف از خاندان جرجانی کنونی است.
نظرعلی خان جرجانی ملقب به سردار اشرف از حکام استرآباد در عهد احمد شاه قاجار بود وی در سال 1331 هجری قمری به سمت معاون استرآباد و لقب سردار اشرف دست‌یافت. وی بعدها در سال 1337 هجری قمری از سوی احمد شاه به‌عنوان حاکم استرآباد منسوب شد. به دلایل مختلف این مدرسه در طول تاریخ تغییر کاربری داده و از سال 1317 تا 1352 به مدرسه 17 دی تغییر نام داده است.
در مورد این بنای تاریخی نیز در مقاله مربوط به بافت تاریخی شازده قاسم اشاره شد. اطلاعات بیشتر در مورد باقی بناها و بافت تاریخی محله شازده قاسم را می‌توانید در این مقاله مطالعه کنید.

مدرسه عمادیه

مدرسه عمادیه در ضلع شرقی محله درب نو واقع شده است. این مدرسه که یکی از آثار شاخص دوران صفوی بافت تاریخی گرگان است از زیبایی و معماری منحصربه‌فرد متعلق به آن دوران بهره می‌برد. این مدرسه که در زمان خود به‌عنوان یک مرکز دینی و فرهنگی برای مردم محله مورداستفاده قرار می‌گرفته است، هم اکنون نیز مکانی برای آموزش طلاب است.
محله درب نو یا به گویش گرگانی دربِزِنو و یا دروازه نو از شرق به بازار نعلبندان و از غرب به محله میدان مرتبط است. این مدرسه با 1550 متر زمین به همراه آب‌انبار، گورستان، حمام، مسجد گلشن و چندین تکیه، بافت قدیمی دربنو را تشکیل می‌دهند.
سنگ بنای مدرسه عمادیه را فردی به نام خواجه عمادالدین گذاشته است. این مدرسه یکبار در سال 952 هجری قمری و در اوایل حکومت صفویه مورد بازسازی قرار گرفت. البته این تنها بازسازی اتفاق افتاده برای این بنا نبود بلکه در دوره‌های دیگر نیز بازسازی این بنا موردتوجه بوده است.
از جمله آن افراد می‌توان به شیخ اسماعیل قاضی معمار، کربلایی رمضانعلی و روح‌الله حسینی استرآبادی، حاج حسین کافی و ... اشاره کرد. این مدرسه که گاهی با عنوان مدرسه دروازه نو نیز شناخته می‌شود دارای حجره‌هایی در دورتادور حیاط است و در قسمت ورودی حیاط نیز دو سکوی کوچک ساخته شده است. حیاط مدرسه به طور کل سنگ‌فرش‌شده و جوی آبی نیز در مرکز حیاط وجود دارد.
این بنا از آثار برجسته تاریخی موجود در محله دربنو گرگان است که در مقاله مرتبط با بافت تاریخی دربنو نیز به آن پرداخته شد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سایر بناها و بافت تاریخی این محله با مقاله مربوطه مراجعه کنید.

مدرسه تاریخی دقیقی

مدرسه تاریخی دقیقی واقع در محله شیرکش از گذرهای محله بزرگ نعلبندان بود. این مدرسه که هم اکنون نیز بقایای آن موجود است، محل تحصیل بسیاری از گرگانی‌ها، در گذشته است.
این مدرسه در ابتدا یک بنای مسکونی و متعلق به خانواده شایگان و بعدها با تغییر کاربری به مدرسه تبدیل شد. این مدرسه، یک مدرسه دولتی بود. که کلاس‌های اول و دوم در نیم طبقه و کلاس‌های دیگر در طبقه بالا قرار داشتند. بعدها خانواده باباصادقیان آن را خریداری کرده و در روزهای محرم در آن خرج می‌دادند.
هم اکنون این بنا در کوچه هجدهم خیابان خمینی و محله شیرکش قابل‌مشاهده است.

حمام و گرمابه‌های گرگان

یکی از انواع اماکن تاریخی گرگان حمام‌ها و گرمابه‌های تاریخی به‌جامانده از دوران صفویه و قاجار است. این حمام‌ها که در گذشته کاربری عمومی داشتند، رفته‌رفته از حالت سنتی (عمومی) خارج و بعضاً با نصب دوش و ساخت فضا‌های مجزای خصوصی (نمره) شکل خصوصی گرفتند.
حفاری‌های باستان‌شناسی در شهر باستانی گرگان خرابه‌هایی از حمام‌های متعلق به 1400 سال پیش را نشان می‌دهد. در استرآباد (گرگان کنونی) نیز بنا‌های به‌جامانده تاریخی متعلق به دوران صفویه و بعد از آن دارند و دلیل اینکه از تاریخ پیش‌‌‌تر از این دوران آثاری باقی نیست را می‌توان تغییرات و بازسازی‌های انجام شده در ساختار و بنای حمام‌ها در طول زمان دانست.
از حمام‌های تاریخی به‌جامانده می‌توان حمام سردار شازده قاسم، حمام چشمه سرچشمه، حمام خاله غزی و کاسه گران میدان، حمام دربنو، حمام دباغان ... اشاره کرد که در مقاله نگاهی بر حمام و گرمابه‌های استرآباد در طول تاریخ به طور کامل به آن پرداخته شده‌ است.

کاروان‌سراهای گرگان

کاروان‌سرای تاریخی میدان عباسعلی در محله میدان شهر گرگان با بیش از ۳۰۰ سال قدمت، تنها کاروان‌سرای درون‌شهری باقی‌مانده از گذشته است. این بنا که در دوره صفویه ساخته و در دوره قاجار تغییراتی در آن اعمال شده است، در کنار بازار کهنه قرار داشته و به دلیل تردد مسافران و کشاورزان اهمیت بسیاری داشته است. این کاروان‌سرا دارای یک حیاط مرکزی و ساختمان‌هایی در اطراف است. متأسفانه، به دلیل بی‌توجهی و ساخت‌وسازهای جدید، بخش‌هایی از آن به‌ویژه در ضلع غربی تخریب شده است. از دستگاه‌های متولی انتظار می‌رود که برای حفظ و نگهداری این بنا تلاش کنند.
از دیگر کاروان‌سراهای مهم گرگان می‌توان به کاروان‌سرای دیمه‌لو، قزلق و رباط سفید اشاره کرد که همگی در مسیر گرگان به شاهرود و مربوط به دوران صفویه و اوایل قاجار هستند. در مورد کاروان‌سراهای گرگان در مقاله تنها کاروان‌سرای 300 ساله درون‌شهری گرگان مفصل‌تر پرداخته شده است.

بازار کهنه و بازار نعلبندان گرگان

عمده‌ترین بازارهای شهر استرآباد در گذشته بازارهای کهنه و نعلبندان بودند که ساختار فضایی آنها به‌صورت خطی (راسته) بود و غالبا به میدان و بازارچه‌ها متصل می‌شدند. بازارهای استرآباد برخلاف بازارهای دیگر شهرهای ایران سرپوشیده بود که در اواخر دوره قاجار احداث شده بود.
دکان‌های بازار نیز حجره‌هایی بودند که درب‌های تخته‌‌ای تاشو داشتند. هر راسته نیز عمدتاً متعلق به یک صنف بود. به‌عنوان‌مثال راسته نجاران، راسته کاسه گران، راسته زرگران، راسته حلبی‌سازان و ...
در بازار کهنه هنوز هم بقایای ضعیفی از آن‌ها باقی است.
در کتاب احسن الطوافین آمده که قدیمی‌ترین بازار استرآباد بازار نعلبندان است. بر اساس مدارک موجود قدمت این بازار را سال 375 هجری قمری تخمین می‌زنند. مسجد جامع گرگان در جوار این بازار است. از وسط این بازار که در مرکز شهر است در گذشته نهر آبی عبور می‌کرد. نعلبدان گرگان یکی از زیباترین بازارهای شمال ایران است.
بازار کهنه که هم اکنون نیز در گفت‌وگوهای روزانه مردم نام آن شنیده می‌شود، بخش کوچکی از جنوب آن هم اکنون نیز در میدان عباسعلی پابرجاست. این بنا قدیمی‌ترین و نخستین بازار استرآباد است؛ اما از کهنه نامیده‌شدن آن را می‌توان نتیجه گرفت که بازار نویی نیز وجود داشته. طبق وقف‌نامه 1232 قمری مدرسه صالحیه " یازده باب دکاین واقع در بازار کهنه .. و سه باب دکاکین واقعات در بازار نو بلده المومنین استراباد ... برابر مدرسه مزبوره" وقف مدرسه شده است. در مصالحه نامه ای نیز که در سال 1248 قمری نگاشته شده چنین آمده است که  " شش دانگ دکان واقع در گذر سوخته چنار که در بازار نو است ..."
بنا بر این نگاشته‌ها به‌راحتی می‌توان دریافت که این بازار نو در دو سوی گذرگاهی وجود داشت که به نام سوخته چنار، گوشه جنوب باختری میدان سرچشمه به سمت دربنو می‌رفت و کمی جلوتر از کنار مدرسه صالحیه گذر می‌کرد و به چارسوی بازار کهنه می‌رسید. هم اکنون بازمانده این بازار به شکل چند دهنه دکان در لبه جنوبی میدان سرچشمه در دو سوی گذرگاه یاد شده وجود دارد.
بازار کهنه بنا به روایات متعدد در سال 1324 هجری، در اواخر دوره قاجار دچار آتش سوزی شدیدی شد. سپس با احداث خیابان در دوره پهلوی دوم کاملا از بین رفت. بازارهای کهنه و نعلبندان استرآباد غالبا محل عمده فروشی و ندرتا جز فروشی بودند و در حاشیه هر دو بازار نیز مسجد، حمام و تکایا وجود داشت.

بازار نعلبندان در دوره کنونی

بازار نعلبندان یکی از دو بازار اصلی و مهم شهر بوده و در محله نعلبندان واقع است. سازماندهی فضایی و ساختار بنایی آن به‌صورت ارگانیک شکل‌گرفته و متناسب با آب‌وهوای مرطوب گرگان مانند اکثر بازارهای دیگر نواحی ایران سرپوشیده نیست.
در حاشیه این بازار عناصر شاخصی چون: مسجد جامع گرگان (متعلق به دوران سلجوقیان)، مدرسه دارالشفا (متعلق به دوران صفویه)، حمام قاضی (متعلق به دوران افشاریه) و تکایا تعلبندان وجود دارد. بیشتر مغازه‌های بازار یک‌طبقه هستند و تعدادی که اغلب به دوران دوم پهلوی تعلق دارند، دوطبقه هستند. سقف مغازه‌ها مانند بیشتر بناهای قدیمی گرگان از سفال پوشیده شده و معبر بازار نیز آبراههٔ باریک و کم عمقی دارد. اکثر مغازه‌ها بر روی کرسی‌چینی و به ارتفاع یک پله قرار گرفته‌‌‌‌اند.
در حال حاضر ساختار معماری نعلبندان به سبک معماری دوره دوم پهلوی بر می‌گردد. اغلب اصناف این بازار نیز در حال حاضر میوه و تره‌بار فروشی، عطاری، قصابی و مرغ‌فروشی، تعمیرات سماور، قهوه‌خانه و... است. در فضای باز این میدانگاه تکیه دست‌فروشان با کالای غالب میوه و تره‌بار حضور دارند.
به نظر می‌رسد باتوجه‌به اهمیت قرارگیری این شهر در موقعیت مسیرهای مهم تجاری قدیم، این بازار هم زمان با شکل‌گیری شهر به وجود آمده و هم‌زمان با گسترش و توسعه شهر توسعه‌یافته باشد.
این بازار همچنان یکی از محورهای ارتباطی بسیار مهم در بافت قدیم گرگان محسوب شده و به لحاظ ارتباطات اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و تبادل اخبار و اطلاعات از جایگاه ویژه‌‌ای برخوردار است.
محوطه تکیه نعلبندان که ظاهری مربعی‌شکل دارد با بناهای دوطبقه محصور شده است. طبقات بالای این تکایا در ایام غیر عزاداری انبار است. طبقات پایین نیز در ایام غیر عزاداری کاربری تجاری دارد.
در این تکیه کتیبه‌ای به تاریخ 1201 هجری قمری وجود داشته است که امروزه اثری از آن در دست نیست. متن این کتیبه که در سال 1327 قمری توسط رابینو خوانده و در سفرنامه وی ثبت شده به‌صورت زیر است:


این قصر نیلگون که دم از خلد می‌زند
روزی که کشته گشته چو سلطان نینوا
این تکیه که شورش او عرش می‌رود
از ناله‌های زار محبان کربلا
گفتا خرد نویس هزار و دویست و یک
تاریخ بهر تکیه سلطان کربلا


در حال حاضر ساختار معماری نعلبندان به سبک معماری دوره دوم پهلوی بر می‌گردد و همهٔ بناهای اطراف فضای باز مرکزی، در هر دو طبقه کاملاً بسته هستند.

دروازه‌های گرگان

بافت تاریخی گرگان امروزی (استرآباد قدیم) حدود 150 هکتار بوده و این مساحت به شکل یک ارگ شهری در داخل برج و بارو محصور‌‌‌‌‌ بوده‌است. این محدوده دارای چهار دروازه تاریخی و مسیرهای اصلی و فرعی تردد بوده است، گفت: دروازه‌های مازندران، بسطام، چهل دختران و سبزه مشهد، چهار دروازه اصلی شهر برای ورود و خروج بوده‌‌‌‌اند. دروتازه‌های مازندران بای ورود و خروج از سمت طبرستان (روستاهای غرب استرآباد و همچنین استان مازندران کنونی)، دروازه بسطام (برای ورود و خروج از سمت ناهارخوران کنونی، شاهکوه، بسطام، شاهرود و روستاهای شرق تا خراسان)، دروازه‌‌‌‌‌ی چهل دختران محل ورود و خروج از سمت جنوب غرب و دروازه سبزه مشهد که ورودی و خروجی شهر از سمت ترکمن صحرا‌‌‌‌‌ بوده‌است.

 این مقاله نسبتا طولانی در برابر حجم بزرگی از آثار و بناهای با ارزش به یادگار مانده بیش از حد ناچیز و کوچک است. در این نوشته تلاش شد هر چند مختصر، اما مفید، به توضیح و تفسیر این میراث گرانبها پرداخته شود و تاریخ گرگان و استرآباد را از نگاه بناها و آثار بجا مانده آن تا جایی که ممکن بود از ابتدای تاریخ یکجا نشینی این ناحیه بررسی و توصیف شود.

منابع:
استرآباد و گرگان در بستر تاریخ از اسدالله معطوفی
گرگان دیروز، گلستان امروز از ابوالفضل نیک نژاد
شهر شناسی استارباد از یعقوب رشتچیان