اما هیچکدام این اتفاقات مانع رشد و پرورش دانشمندان و مشاهیر بزرگ این منطقه نشده است و همواره دانشمندان و مشاهیر مختلف نقش مهمی در تاریخ این منطقه ایفا کردند. این فرزانگان استرآبادی، نه تنها ارتباطات تاریخی و فرهنگی با گذشتهٔ دیرین این منطقه را نمایان میکنند بلکه نقش مهمی در تاریخ اسلام و پس از آن نیز ایفا کردهاند.
بدلیل طولانی بودن این مقاله تصمیم گرفتیم این مقاله در سه بخش منتشر کنیم. می توانید ادامه را در لینکهای زیر مطالعه کنید:
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش سوم)
عبدالقاهر جرجانی:
عبدالقاهر جرجانی، یکی از بزرگترین ادبای قرن پنجم هجری است. او در جرجان به دنیا آمد و در چهارچوب خانوادهای ایرانی متولد شد. بدون اینکه زندگی خود را از جایی دیگری آغاز کند یا به سرزمین دیگری مهاجرت کند، در همان شهر محل تولدش به پایان رسید. او از دو دانشمند بزرگ گرگان، یعنی ابوالحسین محمد بن حسن فارسی که علم نحو را آموخت و همچنین قاضی ابوالحسن جرجانی که نقد ادبی را از او آموخت، علم آموخت. پس از درگذشت استادانش، به تدریس در جرجان پرداخت و در این شهر، دانشجویان بسیاری را در حوزهی مختلف آموزش داد.
این فرد نه تنها از ارتباط نزدیک با معلمان برجستهای مثل ابوالحسین فارسی و قاضی جرجانی بهرهمند شد، بلکه شاگردان ارزشمند زیادی تربیت نمود. از آثار ارزشمند او میتوان به کتبی همچون "اسرار البلاغه" و "اعجازالبیان" اشاره کرد.
محمدبن حسن رضی استرابادی:
ملقب به "نجم الائمه"، او از سرآمدان علم نحو در قرن هفتم هجری بوده و کتاب "کافیه" خود را در نجف به پایان برد. این کتاب به عنوان یکی از برترین آثار در علم نحو شناخته شده است. زندگی این شخصیت تاریخی بسیار مبهم است و اطلاعات زیادی دربارهاش در دسترس نیست. او بخشی از عمر خود را همانطورکه خود در شرح الکافیه اعلام کرده در نجف گذرانده است. با این حال، برخی احتمال دادهاند که آستان غروی اشاره شده در این کتاب به شهر مدینه اشاره دارد. درباره تاریخ ولادت و وفات این شخصیت نیز اطلاعات دقیقی وجود ندارد و در منابع مختلف، تاریخهای متفاوتی برای ولادت او ذکر شده است.
شیخ ابوطالب استرابادی:
در سده ششم قبل از میلاد، یکی از دانشمندانی بود که به عنوان یکی از نویسندگان برجسته در زمینه فقه شناخته میشد. او تألیفاتی ارزشمند در زمینه فقه داشت که تا به امروز هم تحت توجه قرار دارند. این عالم فقیه و محدث از قرن ششم هجری، کتاب "ریاض العلما" را نوشته که به عنوان یکی از مراجع مهم فقهی شناخته میشود.
ابوالقاسم میر فندرسکی:
میرفندرسکی، حکیم و دانشمند دورهٔ صفوی، از تبار سادات بزرگ استرآباد بوده و از نوادگان موسی کاظم میآمد. پدرش نیز در دستگاه شاه عباس خدمت میکرده و از احترام برخوردار بوده است. آثار او شامل رساله معروف به «حقایق الصنایع» که در آن به تفسیر مفهوم صناعت میپرداخت و «رساله فی الحرکه» که درباره تعریف حرکت و گونههای آن بوده، میشود. همچنین او حاشیهای بر ترجمه «جوگ باسشت» هندی نیز نوشته است که برخی از شاعری و قطعههای منظوم را نیز به جا گذاشته است. مقبره وی در گورستان تخت پولاد اصفهان در تکیه ای با نام تکیه میرفندرسکی وجود دارد. او در سال 1050 دار فانی را وداع گفت. او از شیخ الاسلام های معروف زمان شاه عباس صفوی نیز بوده است.
مولانا سلطان محمد استرابادی:
مولانا سلطان محمد، مشهور به "صدقی" یا "ساقی"، یکی از بزرگان علما و شاعران پارسی گوی قرن دهم هجری قمری بود. وی در نیمهی دوم قرن نهم هجری در شهر "استرآباد" به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد. او از استادان برجستهٔ علم و ادب در "استرآباد" آموخت. صدقی، قبل از اینکه شاعر شود، یک عالم و فقیه بود. اما او همچنین در سرودن غزل و قصیده بسیار ماهر بود. او با نام مستعار "صدقی" شناخته میشد، اگرچه برخی منابع به دلیل شهرت "ساقی نامه"، او را با نام "ساقی" معروف کردهاند. او ادامه زندگی خود را در کاشان می زیست و شاگردان بزرگی همچون "محتشم کاشانی" را تربیت کرده است.
مولانا در سال 952 در گذشت و از شعرای بسیار معروف و مطرح در نیمه قرن دهم به شمار می آید. مقبره او متاسفانه در کاشان موجود نیست. دیوان او هم اکنون در دسترس است. از آثار او می توان «دیوان» شعر؛ شرح «مطالع الانوار» و ساقی نامه را نام برد.
شرف الدین علی حسینی غروی استرابادی:
سید شرف الدین، شاگرد شیخ نور الدین علی بن عبد العالی، معروف به محقق کرکی، از علمای قرن دهم هجری است. او از جوانانی بود که به علم و تقوا مشغول بوده و از معتبرترین علمای عصر خود بوده است. متأسفانه در کتب تراجم، اطلاعات کافی از زندگی سید شرف الدین موجود نیست؛ اما تأثیر وی در علم و اجتماع آشکار است. خاندان، اساتید، و شاگردان او در تاریخ معلوم نیستند و نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. تالیفات او شامل دو اثر ارزشمند است: "تاویل الآیات الظاهرة" که به فضائل اهلبیت میپردازد و "الفوائد الغرویة" که شرحی بر کتاب "الجعفریة" است. این اثار به عنوان منابع معتبر شناخته میشوند و تأثیرگذاری بسیاری دارند.
محمد بن علی استرابادی:
میرزا محمد استرآبادی، عالم شیعه گرگانی در قرن ۱۱، وی محدث و دانشمند معتبر بود و معرف رجال احادیث و آثارش شامل "منهج المقال" و "آیات الأحکام" است. شیخ حر او را به عنوان عالمی دقیق و پرهیزکار توصیف میکند. علامه نوری نیز او را فرزند سید علی و از دودمان ائمه اطهار میشناسد و تحقیقات رجالی خود را بر پایه کتاب میرزا پایهگذاری کرده است.
میر فخرالدین محمدبن حسین حسینی سماکی استرابادی:
فخرالدین محمد سماکی، یکی از بزرگان علمی و دینی دوران خود بود، اهل قریه سماک استرآباد و مورخی از دوره صدم قمری. او، با تحصیلات خود در خدمت امیر منصور شیرازی و سپس در دولت شاه طهماسب، به منصب وزارت رسید و مدرسهای مهم در قزوین را راهاندازی کرد. از آثار او می توان داب البحث و المناظره، حواشی بر شرح تهذیب المنطق علامه دوانی، حاشیه بر شرح تجرید العقاید، قوشچی، تفسیر آیة الکرسی، حاشیه بر شرح میبدی بر هدایة الحکمه ابهری و جوابات السماکی را بر شمرد.
ملا محمد امین استرابادی:
محمدامین، یا امین استرآبادی، یکی از علمای بزرگ شیعه بود که در ۱۰۳۶ قمری در مکه درگذشت. او ابتدا در سلک اصولیان بود و سپس به روایت اخبار مشهور شیعه پرداخت. کتاب "فوائد المدنیة فی الرد علی من قال بالاجتهاد و التقلید فی الاحکام الالهیة" از آثار اوست که بر علمای آینده نیز تأثیر گذاشت. وی در مکه دفن شد.وی موسس فرقه اخباریون در مذهب شیعه بود و حدود یکصد سال طرفدارانی داشت که در نهایت برچیده شد.
از اساتید او میرزا محمد جمال رجالی استرآبادی بود که در در علم رجال تبهر داشت.
محمد جعفر استرابادی (شریعتمدار):
محمدجعفر بن سیفالدین استرآبادی، مشهور به شریعتمدار، یک عالم شیعه بود که از پیشگامان مبارزه با روسها بود. او تألیفات فراوانی در زمینههای مختلف از فقه و اصول تا علوم قرآن و حدیث داشت. ملا مهدی نراقی او را یکی از فردی کثیر التألیف توصیف کرده است. آثار او شامل اشعار و متون علمی است که نشان از ذوق او در این حوزه دارد. محل دفن او در نجف است.
علی بن محمد جعفر استرابادی (شریعتمدار):
علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی، یکی از فقها و مجتهدان برجسته استرآباد بود. آیتالله علی شریعتمدار، مشهور به مجتهد استرآبادی، در قزوین متولد شد و در تهران درگذشت. وی در علوم فقهی، اصولی، و هیوی (علم هیأت) بسیار ماهر بود. او مانند پدرش از جمله علمای بزرگ و معروف تاریخ شیعه بود.
حاج ملارضا استرابادی:
حاجی ملامحمدرضا، معروف به فاضل استرآبادی، پدر ملا محمدباقرفاضل استرآبادی ، از جمله علمای برجسته و محترم استرآباد بود. او در علوم اصول، فقه، رجال و حدیث بسیار ماهر بود و توسط محمدامین امامی خوئی به عنوان علامه راشد و از بزرگان علما توصیف شده است. این فاضل استرآبادی علاوه بر داشتن مقام اجتهاد، توانایی تدریس در حوزههای علمیه را داشت و در بیان مفاهیم و خطابههایش بسیار بلیغ و فصیح بود. وی در دهه 1250قمری دار فانی را وداع گفت. او موسس مدرسه سردار نیز می باشد.
پسر او شیخ محمد باقر فاضل استرآبادی نیز از بزرگان و علمای برجسته ای بود که در آن دوران می زیست. شهر فاضل آباد نیز نام خود را مرهون نام اوست.
فرد دیگری نیز با همین نام و ملقب به رئیس العلما یا رئیس شهید می زیست. ایشان موسس مدرسه ی صادقیه واقع در سرچشمه می باشد. او در سال 1284 در جنگ شهید شد.
ادامه مقاله را در لینک های زیر مطالعه نمایید:
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش سوم)
همچنین در مورد مشاهیر و فرزانگان گرگان در دوره معاصر میتوانید مقالات زیر را مطالعه کنید.
مشاهیر و فرزانگان گرگان
شهر گرگان، دارای تاریخی پرفراز و نشیب از رویدادهای مهم است. همانطور که در مقالهی تاریخچه گرگان مفصل به آن پرداخته شد، استرآباد قبل و بعد از اسلام اتفاقات و وقایع مهمی را به خود دیده است. از جنگهای بزرگی مثل حمله مغول واعراب گرفته تا بلایای طبیعی چون سیل و زلزله وهمینطور طاعون.اما هیچکدام این اتفاقات مانع رشد و پرورش دانشمندان و مشاهیر بزرگ این منطقه نشده است و همواره دانشمندان و مشاهیر مختلف نقش مهمی در تاریخ این منطقه ایفا کردند. این فرزانگان استرآبادی، نه تنها ارتباطات تاریخی و فرهنگی با گذشتهٔ دیرین این منطقه را نمایان میکنند بلکه نقش مهمی در تاریخ اسلام و پس از آن نیز ایفا کردهاند.
بدلیل طولانی بودن این مقاله تصمیم گرفتیم این مقاله در سه بخش منتشر کنیم. می توانید ادامه را در لینکهای زیر مطالعه کنید:
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش سوم)
عبدالقاهر جرجانی:
عبدالقاهر جرجانی، یکی از بزرگترین ادبای قرن پنجم هجری است. او در جرجان به دنیا آمد و در چهارچوب خانوادهای ایرانی متولد شد. بدون اینکه زندگی خود را از جایی دیگری آغاز کند یا به سرزمین دیگری مهاجرت کند، در همان شهر محل تولدش به پایان رسید. او از دو دانشمند بزرگ گرگان، یعنی ابوالحسین محمد بن حسن فارسی که علم نحو را آموخت و همچنین قاضی ابوالحسن جرجانی که نقد ادبی را از او آموخت، علم آموخت. پس از درگذشت استادانش، به تدریس در جرجان پرداخت و در این شهر، دانشجویان بسیاری را در حوزهی مختلف آموزش داد.
این فرد نه تنها از ارتباط نزدیک با معلمان برجستهای مثل ابوالحسین فارسی و قاضی جرجانی بهرهمند شد، بلکه شاگردان ارزشمند زیادی تربیت نمود. از آثار ارزشمند او میتوان به کتبی همچون "اسرار البلاغه" و "اعجازالبیان" اشاره کرد.
محمدبن حسن رضی استرابادی:
ملقب به "نجم الائمه"، او از سرآمدان علم نحو در قرن هفتم هجری بوده و کتاب "کافیه" خود را در نجف به پایان برد. این کتاب به عنوان یکی از برترین آثار در علم نحو شناخته شده است. زندگی این شخصیت تاریخی بسیار مبهم است و اطلاعات زیادی دربارهاش در دسترس نیست. او بخشی از عمر خود را همانطورکه خود در شرح الکافیه اعلام کرده در نجف گذرانده است. با این حال، برخی احتمال دادهاند که آستان غروی اشاره شده در این کتاب به شهر مدینه اشاره دارد. درباره تاریخ ولادت و وفات این شخصیت نیز اطلاعات دقیقی وجود ندارد و در منابع مختلف، تاریخهای متفاوتی برای ولادت او ذکر شده است.
شیخ ابوطالب استرابادی:
در سده ششم قبل از میلاد، یکی از دانشمندانی بود که به عنوان یکی از نویسندگان برجسته در زمینه فقه شناخته میشد. او تألیفاتی ارزشمند در زمینه فقه داشت که تا به امروز هم تحت توجه قرار دارند. این عالم فقیه و محدث از قرن ششم هجری، کتاب "ریاض العلما" را نوشته که به عنوان یکی از مراجع مهم فقهی شناخته میشود.
ابوالقاسم میر فندرسکی:
میرفندرسکی، حکیم و دانشمند دورهٔ صفوی، از تبار سادات بزرگ استرآباد بوده و از نوادگان موسی کاظم میآمد. پدرش نیز در دستگاه شاه عباس خدمت میکرده و از احترام برخوردار بوده است. آثار او شامل رساله معروف به «حقایق الصنایع» که در آن به تفسیر مفهوم صناعت میپرداخت و «رساله فی الحرکه» که درباره تعریف حرکت و گونههای آن بوده، میشود. همچنین او حاشیهای بر ترجمه «جوگ باسشت» هندی نیز نوشته است که برخی از شاعری و قطعههای منظوم را نیز به جا گذاشته است. مقبره وی در گورستان تخت پولاد اصفهان در تکیه ای با نام تکیه میرفندرسکی وجود دارد. او در سال 1050 دار فانی را وداع گفت. او از شیخ الاسلام های معروف زمان شاه عباس صفوی نیز بوده است.
مولانا سلطان محمد استرابادی:
مولانا سلطان محمد، مشهور به "صدقی" یا "ساقی"، یکی از بزرگان علما و شاعران پارسی گوی قرن دهم هجری قمری بود. وی در نیمهی دوم قرن نهم هجری در شهر "استرآباد" به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد. او از استادان برجستهٔ علم و ادب در "استرآباد" آموخت. صدقی، قبل از اینکه شاعر شود، یک عالم و فقیه بود. اما او همچنین در سرودن غزل و قصیده بسیار ماهر بود. او با نام مستعار "صدقی" شناخته میشد، اگرچه برخی منابع به دلیل شهرت "ساقی نامه"، او را با نام "ساقی" معروف کردهاند. او ادامه زندگی خود را در کاشان می زیست و شاگردان بزرگی همچون "محتشم کاشانی" را تربیت کرده است.
مولانا در سال 952 در گذشت و از شعرای بسیار معروف و مطرح در نیمه قرن دهم به شمار می آید. مقبره او متاسفانه در کاشان موجود نیست. دیوان او هم اکنون در دسترس است. از آثار او می توان «دیوان» شعر؛ شرح «مطالع الانوار» و ساقی نامه را نام برد.
شرف الدین علی حسینی غروی استرابادی:
سید شرف الدین، شاگرد شیخ نور الدین علی بن عبد العالی، معروف به محقق کرکی، از علمای قرن دهم هجری است. او از جوانانی بود که به علم و تقوا مشغول بوده و از معتبرترین علمای عصر خود بوده است. متأسفانه در کتب تراجم، اطلاعات کافی از زندگی سید شرف الدین موجود نیست؛ اما تأثیر وی در علم و اجتماع آشکار است. خاندان، اساتید، و شاگردان او در تاریخ معلوم نیستند و نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. تالیفات او شامل دو اثر ارزشمند است: "تاویل الآیات الظاهرة" که به فضائل اهلبیت میپردازد و "الفوائد الغرویة" که شرحی بر کتاب "الجعفریة" است. این اثار به عنوان منابع معتبر شناخته میشوند و تأثیرگذاری بسیاری دارند.
محمد بن علی استرابادی:
میرزا محمد استرآبادی، عالم شیعه گرگانی در قرن ۱۱، وی محدث و دانشمند معتبر بود و معرف رجال احادیث و آثارش شامل "منهج المقال" و "آیات الأحکام" است. شیخ حر او را به عنوان عالمی دقیق و پرهیزکار توصیف میکند. علامه نوری نیز او را فرزند سید علی و از دودمان ائمه اطهار میشناسد و تحقیقات رجالی خود را بر پایه کتاب میرزا پایهگذاری کرده است.
میر فخرالدین محمدبن حسین حسینی سماکی استرابادی:
فخرالدین محمد سماکی، یکی از بزرگان علمی و دینی دوران خود بود، اهل قریه سماک استرآباد و مورخی از دوره صدم قمری. او، با تحصیلات خود در خدمت امیر منصور شیرازی و سپس در دولت شاه طهماسب، به منصب وزارت رسید و مدرسهای مهم در قزوین را راهاندازی کرد. از آثار او می توان داب البحث و المناظره، حواشی بر شرح تهذیب المنطق علامه دوانی، حاشیه بر شرح تجرید العقاید، قوشچی، تفسیر آیة الکرسی، حاشیه بر شرح میبدی بر هدایة الحکمه ابهری و جوابات السماکی را بر شمرد.
ملا محمد امین استرابادی:
محمدامین، یا امین استرآبادی، یکی از علمای بزرگ شیعه بود که در ۱۰۳۶ قمری در مکه درگذشت. او ابتدا در سلک اصولیان بود و سپس به روایت اخبار مشهور شیعه پرداخت. کتاب "فوائد المدنیة فی الرد علی من قال بالاجتهاد و التقلید فی الاحکام الالهیة" از آثار اوست که بر علمای آینده نیز تأثیر گذاشت. وی در مکه دفن شد.وی موسس فرقه اخباریون در مذهب شیعه بود و حدود یکصد سال طرفدارانی داشت که در نهایت برچیده شد.
از اساتید او میرزا محمد جمال رجالی استرآبادی بود که در در علم رجال تبهر داشت.
محمد جعفر استرابادی (شریعتمدار):
محمدجعفر بن سیفالدین استرآبادی، مشهور به شریعتمدار، یک عالم شیعه بود که از پیشگامان مبارزه با روسها بود. او تألیفات فراوانی در زمینههای مختلف از فقه و اصول تا علوم قرآن و حدیث داشت. ملا مهدی نراقی او را یکی از فردی کثیر التألیف توصیف کرده است. آثار او شامل اشعار و متون علمی است که نشان از ذوق او در این حوزه دارد. محل دفن او در نجف است.
علی بن محمد جعفر استرابادی (شریعتمدار):
علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی، یکی از فقها و مجتهدان برجسته استرآباد بود. آیتالله علی شریعتمدار، مشهور به مجتهد استرآبادی، در قزوین متولد شد و در تهران درگذشت. وی در علوم فقهی، اصولی، و هیوی (علم هیأت) بسیار ماهر بود. او مانند پدرش از جمله علمای بزرگ و معروف تاریخ شیعه بود.
حاج ملارضا استرابادی:
حاجی ملامحمدرضا، معروف به فاضل استرآبادی، پدر ملا محمدباقرفاضل استرآبادی ، از جمله علمای برجسته و محترم استرآباد بود. او در علوم اصول، فقه، رجال و حدیث بسیار ماهر بود و توسط محمدامین امامی خوئی به عنوان علامه راشد و از بزرگان علما توصیف شده است. این فاضل استرآبادی علاوه بر داشتن مقام اجتهاد، توانایی تدریس در حوزههای علمیه را داشت و در بیان مفاهیم و خطابههایش بسیار بلیغ و فصیح بود. وی در دهه 1250قمری دار فانی را وداع گفت. او موسس مدرسه سردار نیز می باشد.
پسر او شیخ محمد باقر فاضل استرآبادی نیز از بزرگان و علمای برجسته ای بود که در آن دوران می زیست. شهر فاضل آباد نیز نام خود را مرهون نام اوست.
فرد دیگری نیز با همین نام و ملقب به رئیس العلما یا رئیس شهید می زیست. ایشان موسس مدرسه ی صادقیه واقع در سرچشمه می باشد. او در سال 1284 در جنگ شهید شد.
ادامه مقاله را در لینک های زیر مطالعه نمایید:
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش سوم)
همچنین در مورد مشاهیر و فرزانگان گرگان در دوره معاصر میتوانید مقالات زیر را مطالعه کنید.
مشاهیر و فرزانگان معاصر گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش اول)
مشاهیر و فرزانگان معاصر گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)