شهرداری گرگان ، شهر پاکیزه

مشاهیر و فرزانگان معاصر گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش اول)

پیش از این در مورد مشاهیر و فرزانگان شهر گرگان صحبت کردیم و دانستیم که این خطه (استرآباد و گرگان امروزی و شهر باستانی گرگان) علی رغم همه ی نامهربانی هایی که روزگار بر آن روا داشته همواره فضایی برای رشد و پرورش این علما و فرزانگان بوده است. افرادی که نه تنها چه با فعالیت و دانش خویش نقش موثر بر تاریخ داشته بلکه با تعلیم و تربیت شاگردانی غنی و عالم تاثیری ماندگار بر جای گذارده اند.
بنا بر اینکه نگارش مقاله معرفی مشاهیر گرگان علی رغم آنکه بسیار مختصر در مورد هر فرد سخن رفت و سعی بر آن شد تا به معرفی کوتاهی اکتفا شود اما شرح و معرفی این گرانقدران در یک مقاله نگنجید و تصمیم بر آن شد تا آن را به چند بخش تقسیم کنیم. در این بخش نیز به معرفی مشاهیر و فرزانگان معاصر گرگان و استرآباد می پردازیم.

شما می توانید در مورد مشاهیری که در گذشته دورتر می زیسته اند در مقالات زیر بیشتر بخوانید:
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش اول)
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)
مشاهیر و فرزانگان گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش سوم)


بی‌بی خانم استرآبادی

بی‌بی خانم استرآبادی یا بی‌بی فاطمه استرآبادی دختر محمد باقرخان استرآبادی (ایشیک آقاسی باشی و بزرگ ایل انزان مازندران) و خدیجه خانم، ندیمه همسر ناصرالدین‌شاه (شکوه‌السلطنه) بود. خدیجه خانم کار تدریس و آموزش کودکان درباری را نیز انجام می‌داد. خدیجه خانم پس از آشنایی با ملا محمدباقر استرآبادی و کسب اجازه از شاه باوی ازدواج و برای زندگی به نوکنده رفت. محمدباقر خان پنج همسر دیگر نیز داشت به همین دلیل خدیجه خانم که علاقه‌ای به تداوم این ازدواج نداشت، همراه دو فرزندش بی‌بی و حسین علی به بهانه زیارت کربلا نوکنده را ترک کرد و از کربلا به تهران رفت و در دربار با عنوان ملاباجی مشغول تدریس شد. در این زمان بی‌بی خانم توانست در نزد مادرش آموزش ببیند و با دنیای دربار و بیرون آن آشنا شود. بعد‌ها بی‌بی خانم  با یک افسر اهل قفقاز با نام موسی خان وزیری آشنا می‌شود. این دو به هم علاقه‌مند می‌شوند و چون خدیجه خانم با ازدواجشان مخالفت می‌کند او در 22 سالگی از خانه می‌گریزد و با موسی خان ازدواج می‌کند.  حاصل این ازدواج هفت فرزند است که علی‌نقی وزیری (از موسیقی‌دانان برجسته)، حسن وزیری (از نقاشان برجسته) و خدیجه افضل وزیری از جمله این فرزندان هستند.
بی‌بی خانم، یکی از نویسندگان برجسته دوران مشروطه بود. او مقالات خود را در روزنامه‌هایی چون "حبل‌المتین"، "تمدن" و در نشریه "مجلس" با نام مستعار بی‌بی منتشر می‌کرد. محوریت بسیاری از مقالات او برای حمایت از آموزش دختران بود.
بیشتر شهرت او به‌خاطر کتاب "معایب الرجال" است که با طنزی تیز و در پاسخ به "تادیب‌النسوان" نوشته شده است. او را نخستین زن طنزنویس ایران می‌دانند. بی‌بی خانم باهدف آموزش دختران پس از فراغت از تربیت فرزندان خود در ۵۰ سالگی با تلاش‌های فراوان موفق شد نخستین مدرسه دخترانه ایران را با نام «مدرسه دوشیزگان» در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی (دوران مشروطه) تأسیس کند که با موجی از مخالفت‌ها، حتی در بین مشروطه‌خواهان روبرو شد.

استاد محمدرضا لطفی

محمدرضا لطفی یکی از نوازندگان برجسته و مشهور تار، سه‌تار و ردیف دان، موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز، پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود. لطفی در ۱۷ دی سال ۱۳۲۵ در گرگان به دنیا آمد و در خانواده‌ای فرهنگی رشد کرد؛ والدینش هر دو معلم بودند که این محیط او را از کودکی با عشق به هنر و موسیقی آشنا کرد. در جوانی، لطفی به تهران نقل‌مکان کرد تا در موسیقی پیشرفت کند و ابتدا در کلاس‌های شبانه و سپس در کلاس‌های روزانه هنرستان موسیقی ثبت‌نام کرد. آشنایی با هنرمندانی چون حسین علیزاده و داریوش طلایی او را به دنیای گسترده موسیقی نزدیک‌تر کرد.
پس از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته موسیقی، لطفی مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد و در دانشکده هنرهای زیبای تهران تدریس موسیقی را آغاز کرد. او همچنین به‌عنوان عضوی از گروه علمی دانشکده موسیقی مدتی نیز به‌عنوان مدیرگروه موسیقی در دانشگاه تهران فعالیت کرد.
هم‌زمان با نوازندگی تار، لطفی به نوازندگی ویولن کلاسیک نیز پرداخت، اما بعداً دریافت که موسیقی ایرانی برای او جذابیت بیشتری دارد و از موسیقی کلاسیک غربی منصرف شد. او دوباره به سمت موسیقی ایرانی و تار بازگشت و این انتخاب زندگی‌اش را تغییر داد.
علاقه‌مندی او به موسیقی از کودکی آغاز شد و در دوران بزرگسالی نیز به موسیقی کلاسیک غربی پرداخت، اما در نهایت به موسیقی ایرانی بازگشت. عشق و اعتقاد او به موسیقی ایرانی باعث شد تا در این عرصه به جاودانگی برسد. او در روز جمعه، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ در سن ۶۷ سالگی به دلیل بیماری سرطان در بیمارستان پارس تهران درگذشت، اما آثارش همچنان در قلب مردم زنده است و یاد و خاطره‌اش همچنان گرامی داشته می‌شود.
محمدرضا لطفی سرپرست کانون فرهنگی و هنری چاووش بود و با همکاری حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان، آلبوم‌های این مجموعه را تولید کرد. شهرام ناظری نیز به‌عنوان خواننده در این کانون فعالیت چشمگیری داشت.
کانون چاووش در دهه ۱۳۵۰ با تلاش محمدرضا لطفی و حمایت‌های هوشنگ ابتهاج شکل گرفت و به طور رسمی ۱۰ آلبوم با نام‌های چاووش ۱ تا چاووش ۱۰ منتشر کرد. این کانون شامل گروه شیدا به سرپرستی و آهنگ‌سازی لطفی و گروه عارف با آهنگ‌سازی هنرمندانی چون علیزاده و مشکاتیان بود. آخرین کنسرت اعضای کانون چاووش در سال ۱۳۶۷ با آهنگ‌سازی علیزاده و آواز ناظری در تالار وحدت برگزار شد. با جداشدن هنرمندان و اختلافات داخلی، کانون چاووش به‌تدریج منحل شد. از جمله اعضای اصلی گروه شیدا، برادران کامکار بودند که با ترک گروه، به افول کانون چاووش سرعت بخشیدند.

مسیح ذبیحی

در چهارم فروردین‌ماه سال ۱۳۰۸ در روستای زیارت گرگان به دنیا آمد. پدرش، شیخ عبدالرحیم ذبیحی، معروف به شیخ رحیم زیارتی، از شاگردان شیخ عبدالرزاق سپهر استرآبادی و از علمای استرآباد بود. او مقدمات علوم را نزد پدرش و بخشی را نزد شیخ رضا مدرس جلینی، آقا میرمحمود بهبهانی و سید محمدرضا میبدی آموخت. سپس تحصیلات جدید را در همان شهر آغاز کرد و در سال ۱۳۳۷ موفق به اخذ دیپلم ادبی از دانشسرای مقدماتی شد. در همان سال به استخدام اداره آموزش‌وپرورش گرگان درآمد و در دبیرستان‌ها، دانشسرای مقدماتی و مراکز تربیت معلم به تدریس ادبیات فارسی، عربی و علوم دینی پرداخت.
او در سال ۱۳۳۱ در آزمون ورودی دانشکده حقوق شرکت کرد و در حین خدمت تا سال دوم قضایی را گذراند، اما به دلیل مشکلات خانوادگی و مسئولیت‌های زندگی نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد. ذبیحی علاوه بر خدمات اجتماعی نظیر ساخت مدرسه و حمام در روستای زیارت، به تحقیقات تاریخی علاقه داشت و گاهی نیز به سرودن شعر می‌پرداخت. او همچنین مدت‌ها مسئول کتابخانه شهر گرگان بود.
ذبیحی تحقیقات تاریخی خود را از نوجوانی آغاز کرد و در سال ۱۳۳۷ در سن ۲۸ سالگی، نخستین نتایج تحقیقاتش را با همکاری علمی مرحوم سید ابوالقاسم امیر لطیفی، به نام سال‌نامه فرهنگ گرگان منتشر کرد. او نخستین و جدی‌ترین مصحح نسخه‌های کتب قدیمی در گرگان محسوب می‌شود.
از دیگر خدمات او این بود که برخی از اسناد و نسخه‌های خطی گرگان را در اختیار دکتر منوچهر ستوده و دکتر ایرج افشار قرار داد که این دو، این اسناد و نسخه‌ها را منتشر کردند. از این دسته‌اند مجلدات هشتم تا دهم "از آستارا تا استارباد" که به همت دکتر ستوده منتشر شده‌اند و همچنین "مخابرات استرآباد" در دو جلد که به همت دکتر ایرج افشار و محمد رسول دریاگشت منتشر شده‌اند.
وی سرانجام در روز دوازدهم اردیبهشت سال
 ۱۳۵۶ شمسی در سن ۴۸ سالگی، هنگام عمل جراحی قلب در لندن، چشم از جهان فروبست. جسد وی را پس از مرگ به گرگان منتقل کردند و در گورستان امامزاده عبدالله گرگان به خاک سپردند. از آثار برجسته وی می توان گرگان نامه، استرآبادنامه، از آستارا تا استرآباد و نخبه سیفیه را نام برد.

قربانعلی عباسی

قربانعلی عباسی، باستان‌شناس و میراث‌بان برجسته استان گلستان، در تاریخ 19 جولای در بیمارستان شهید صیاد شیرازی گرگان دارفانی را وداع گفت. او در سال 1347 متولد شد و دانش آموخته مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی و کارشناس ارشد رشته باستان‌شناسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر بود. قربانعلی عباسی عضو، معاون و سرپرست هیات‌های مختلف بررسی و کاوش باستان‌شناسی در منطقه گرگان بود و به مدتی زمان ریاست موزه گرگان، نخستین رییس پاسداران میراث فرهنگی استان گلستان، امین اموال فرهنگی- تاریخی، کارشناس ارشد میراث فرهنگی استان گلستان و استاد موسسه آموزش عالی گلستان بود. وی ده‌ها مقاله درباره باستان‌شناسی و میراث فرهنگی استان گرگان به زبان فارسی و انگلیسی نوشته و دو کتاب ارزشمند با نام های نرگس تپه و تپه بازگیر از کاوش باستان‌شناسی منتشر کرده بود. نام و یاد او به‌عنوان میراث‌بان این سرزمین همواره مانا است.

حسین قلی خان مقصودلو (وکیل الدوله)

کتاب "مخابرات استرآباد" بر اساس گفته‌ها و اسناد جمع‌آوری شده توسط حسین قلی خان مقصودلو نوشته شده است. این کتاب به شرح تلگراف‌های استرآباد و مکالمات مردم در آن زمان می‌پردازد و مجموعه‌ای از گزارش‌های خواندنی از وقایع اجتماعی و تاریخی و بسیاری از جریان‌های محلی منطقه وسیع گرگان و دشت ترکمن بین سال‌های ۱۲۸۷ش تا ۱۳۰۳ش را ارائه می‌دهد؛ یعنی از آغاز بنیان‌گذاری اصول نظامی سیاسی مشروطیت.
این گزارش‌ها توسط حسینقلی آقا مقصودلو که در گرگان سمت وکیل‌الدولگی دولت انگلیس را داشت، برای سفارت انگلیس در تهران تهیه می‌شد و در نهایت توسط ایرج افشار جمع‌آوری و منتشر شد.

دکتر حسینعلی هروی

حسین علی هروی، فرزند میرزا احمد خان، معروف به بابا، یکی از شخصیت‌های برجسته استان گلستان است که در محله سرپیر گرگان متولد شد. او در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دوره اول متوسطه را در گرگان به پایان رساند و به دلیل عدم وجود کلاس‌های دوره دوم متوسطه، برای ادامه تحصیل به دانشسرای مقدماتی تهران رفت. پس از کسب رتبه اول از دانشسرای مقدماتی، وارد دانشسرای عالی شد و مدرک لیسانس در رشته زبان‌های خارجی را دریافت کرد. هروی در سال ۱۳۲۴ به‌عنوان دبیر زبان فرانسه در آموزش و پرورش شهرستان گرگان مشغول به کار شد و پس از چند سال تدریس، کارمندی بانک و ریاست فرهنگ در برخی نقاط از جمله شهرستان گناباد و استان خراسان، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. او در دانشگاه پاریس در دوره دکترای مدرسه عالی "السنه شرقی" نام‌نویسی کرد و موفق به اخذ درجه دکترا در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی شد. پایان‌نامه دکترای وی ترجمه خسرونامه یا گل و هرمز عطار به زبان فرانسه بود.
محمد ایران‌فر در مقاله‌ای به بخشی از زندگی دکتر هروی اشاره می‌کند و می‌گوید که هروی بین سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۴ رئیس دفتر استاد بدیع‌الزمان فروزانفر و سپس دبیر دانشکده معقول و منقول (الهیات) بوده است. در دهه پنجاه، دکتر هروی با سیدابوالقاسم انجوی شیرازی، نعمت‌الله قاضی (شکیب)، دکتر شاه حسینی و چند نفر دیگر در بخش ادبی رادیو ایران همکاری داشت. در سال ۱۳۴۸، هیات منتخب دانشگاه تهران که شامل دکتر منوچهر ستوده، دکتر ابوالقاسم اجتهادی و دکتر حسین گوئیلی بودند، او را به مقام استادیاری دانشگاه منصوب کردند. دکتر حسین علی هروی در روز ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ در تهران درگذشت و بنا به وصیت خود، در زادگاهش گرگان در محل امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد. خدمات فرهنگی و ادبی بسیار او به جامعه ایران، نامش را برای همیشه ماندگار کرده است.

ادامه مقاله را در لینک زیر مطالعه نمایید:

مشاهیر و فرزانگان معاصر گرگان: نگاهی کلی به بیوگرافی و آثار مهم (بخش دوم)

 

اطلاعات تکمیلی
  • تاریخ انتشار30اردیبهشت 1403

نظرات شما

Services List

Hi I am test a service to show