سایت شهرداری گرگان

نگاهی بر نوروز و آداب و رسوم آن در گرگان

نوروز، نقطه‌ی شروعی تازه برای زندگی است. جشنی است که از دوران باستان در ایران و کشورهای دیگری همچون افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان وجمهوری آذربایجان با ریشه‌های فرهنگی مشترک با ایران جشن گرفته می‌شود. نوروز، به عنوان جشن آغاز بهار و سال نو در تقویم‌های ایرانی و بسیاری از فرهنگ‌های ایرانی‌تبار، هر ساله جشن‌ها، مراسم‌های مختلفی را شامل می‌شود و مردم را با رنگ و بویی از شادی و امید به دیدن بهار و سال جدید می‌برد.
تاریخچه نوروز
برای پیدایش و منشا نوروز روایت های بسیاری است و زمان پدیدآمدن نوروز موضوعی است که همچنان مورد بحث است. در برخی از روایت‌ها، گفته می‌شود که آغاز نوروز در ایران به زمان فتح بابل توسط کوروش بزرگ، یعنی در سال ۵۳۸ قبل از میلاد بازمی‌گردد. اما از لوحه‌ها و آثار موجود چنین بر می‌آید که این جشن تقریباً از ۲۳۴۰ سال، پیش از میلاد، شناخته شده بود و بر اساس نظرات مری بویس ( استاد دانشگاه و پژوهشگر در زمینه مطالعات زرتشتی)، فرضیه این است که ایرانیان از زمان‌های دور، به دنبال آیین میتراییسم، جشن‌های بزرگی مانند جشن بهاره و در ابتدای پاییز مهرگان را برگزار می‌کردند. همچنین در برخی از روایت‌ها نیز، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌است.

نوروز در شاهنامه
نوروز در شاهنامه فردوسی به وضوح به تصویر کشیده شده است و از  این جشن بزرگ به عنوان یکی از مهمترین آثار فرهنگی و تاریخی ایرانی، یاد می‌کند. فردوسی در شاهنامه، سی و سه بار به نوروز و بارها به عنوان "سال نو" و "ماه فروردین" که همانا نوروز است، اشاره کرده است.

جهان انجمن شد بر آن تخت او شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار به ما ماند از آن خسروان یادگار
چنین سال سیصد همی رفت کار ندیدند مرگ اندر آن روزگار
ز رنج و ز بدشان نبد آگهی میان بسته دیوان به سان رهی
به فرمان مردم نهاده دو گوش ز رامش جهان پر ز آوای نوش
چنین تا بر آمد بر این روزگار ندیدند جز خوبی از کردگار

پیشینه‌ی هفت سین
تاریخچه ی هفت سین نیز مانند نوروز به روشنی مشخص نیست و به نظر می‌رسد کهن‌ترین مرجع مربوط به هفت سین، در دیوان امیر بهاءالدین برندق خُجَندی (۷۵۷۸۳۵ قمری) آمده است. در این دیوان، دو بیت زیر درباره هفت‌سین آمده است:
 
چون به میدانِ طرب رانی بُراقِ عیش را هم ز عینِ مردمی باید که چینی «هفت سین»
سبزهٔ سیراب و سنبل، سوسن و سرو و سمن ساغرِ می در میانِ بزم و ساقی هفتمین

در سده نهم نیز(۷۹۶  ۸۳۸ قمری)، ابراهیم سلطان تیموری، رساله‌ای تدوین کرده است که در آن به داستانی کوتاه در مورد نوروز و سفره هفت‌سین و عناصر آن اشاره کرده است.
«در روز نوروز جماعتی می‌گفتند که به حسب نظر نجومی امسال از جهت میمنه حال اشتغال به چیزهایی می‌باید نمود که سر الفاظ او «سین» باشد، همچنان‌که سر و سبزی و سرکه می‌باید خورد و سقرلاط و سمور و سنجاب می‌باید پوشید. مولانا نور گفت پس صوف نیز می‌باید پوشید.»

نوروز در گرگان
اهالی استرآباد (بافت تاریخی گرگان) از گذشته‌های دور همراه با دیگر مردم ایران زمین با برگزاری جشن چهارشنبه‌سوری سال خود را به پایان می‌برند و برای روزی نو و آغاز بهار مهیا می‌شوند. گرگان مرکز استان گلستان و یکی از شهرهای محبوب در شمال کشور در فصل‌هایی از سال به یکی از مهاجرپذیرترین شهرهای کشور تبدیل می‌شود و بسیاری از مردم به خاطر طبیعت بی‌نظیر گرگان، این شهر را به‌ عنوان مقصد زندگی خود انتخاب می‌کنند. در ادامه به فرهنگ گرگان در مورد نوروز می‌پردازیم.

اَفتُو دادن
افتو دادن، سنتی است که در گرگان قبل از روز چهارشنبه‌سوری رواج دارد. مردم گرگان لوازم خانه، به ویژه فرش و رختخواب، در معرض آفتاب قرار می دهند. این روش به منظور تمیز کردن و ضدعفونی کردن این وسایل است، همچنین باور بر این است که نور خورشید به آنها تمیزی و تازگی می بخشد و از آفات و حشرات محافظت می‌کند.

پختن شیرینی و خوراکی‌های نوروزی
یکی از نمادهای فرهنگی مردم گرگان، تنوع شیرینی‌ها و غذاهای خاصی است که در ایام نوروز پخته می شوند. از شیرینی‌های خوشمزه مانند پادرازی و سرغربیلی تا نان‌ زنجیبلی و خرمایی و حلوای اوماج و پشت زیگ، که ویترین‌های فروشگاه‌ها و قنادی‌ها را نزدیک نوروز زیباتر از همیشه کرده است.
زنان و مادران گرگانی از گذشته تاکنون، در روزهای نزدیک به عید، زمانی را صرف پختن این شیرینی‌ها می‌کنند. این شیرینی‌ها که به عنوان "سوغات گرگان" نیز شناخته می‌شوند، در تمام فصول سال در بیشتر قنادی‌های گرگان موجود هستند و جزء خاصی از آثار محبوب محلی این منطقه محسوب می‌شوند.

شگون
در ادبیات ایران باستان، مفهوم "شگون" به عنوان یک نماد ارزشمند و مهم، در ابتدای سال مطرح شده است. در کتاب "نخبه الدهر" آمده است که با تحویل سال، فردی که فرخنده و دارای برداشت نیکویی است، به دربار شاهان ایرانی می‌آمد و خود را پیروز و خوشبخت معرفی می‌کرد و سال نو را شادباش می گفت تا برکت و خوشبختی را به ارمغان آورد.
در گذشته، مردم استرآباد و روستاهای اطراف آن، یکی از بچه‌های خانواده را به عنوان شگون و نماینده سلامتی و خوشبختی انتخاب می‌کردند و او را با پوشیدن لباس نو، نهالی از درخت یا دسته‌ای از سبزیجات و یک ظرف کوچک حاوی برنج یا آرد و سکه، به بیرون خانه فرستاده می‌شد. با شلیک توپ و تحویل سال، او وارد خانه می‌شد و سر سفره هفت سین می‌نشست. همه اعضای خانواده به او عیدانه می‌دادند و او را می‌بوسیدند.

در گذر دَربِزِنوُ (دربنو)، به شگون هدیه‌هایی مانند پارچه شلوار یا جوراب و یک "مُرغانِه رنگی" هدیه می‌دادند و همچنین به او لیوانی شیر نیز می خوراندند. مردم محله سرچشمه، سبزه مشهد و شازده قاسم شگون را به امام زاده نور یا سقاخانه حضرت عباس می‌فرستادند، تا برکت و نیکبختی را از خداوند بخواهد.

این آیین، علاوه بر ارتباط نزدیک با سنت‌های محلی، نشان از اعتقاد به قدرت معنوی و خیریه مردم بوده و ارتباط آن‌ها با طبیعت و معابد را نیز تقویت می‌کند.

دیگر آداب و رسوم مردم گرگان در نوروز
مردم گرگان از گذشته ایام پایانی سال را با جشن‌ چهارشنبه‌سوری به پایان می‌رساندند و برای آغاز بهارآماده می‌شدند. در شب اول عید، رسم بر این است که رشته پلو آماده کنند زیرا اعتقاد دارند تا عمرشان مانند رشته دراز شود. شیرینی‌های خاص مردم گرگان، امروز نیز به‌عنوان بخشی اصلی از رسوم عید باقی مانده‌اند. حلوا اماج، نون زنجبیلی و نون خرمایی از جمله شیرینی‌هایی هستند که حتماً باید در سفره عید حضور داشته باشند.
چند روز پیش از عید، آتش، تخم مرغ و نان از خانه به بیرون نمی‌بردند؛ چراکه اعتقاد داشتند که برکت خانه به بیرون می‌رود. همچنین، زغال هم در خانه وارد نمی‌شد؛ زیرا معتقد بودند که با آوردن زغال به خانه، سیاهی و تاریکی نیز وارد می‌شود. این عادت‌ها نشان‌دهنده نگرش گرگانی‌ها به نگهداری از برکت و نور در خانه‌هایشان است.
قبل از فرا رسیدن عید، در مکتبخانه‌ها و محلات استرآباد، ملا به بچه‌ها شعرها و آیین‌های عید را آموزش می‌داد و آن‌ها با هم شعرها را خوانده و از بر می‌کردند. سپس، با این شعرها به خانه‌های خود می‌رفتند و برای پدر و مادرشان اجرا می‌کردند تا عَیدانه (عیدی) دریافت کنند.
نوروز امد نوروز امد
شوُ رفته و امروز امد
اَی مار من پییَرِ من
رَختای نوُ کردین به تن
وَخِه عَیده ' حالا عَیدانِه بدین
پییَر جان سِلامِت مُکُنَم
خودمِ غلامِت مُکُنَم
نُگا به دَسّات مُکُنَم
بازَم سِلامِت مُکُنَ
وَخِه عَیده ' حالا عَیدانه بدین
اَی مارِ من بری بهشت
اق مُلام عَیدی نِوِشت
روز اول عَید بُخُریم رشته چِلوُ
ماست و مُرغانِه یا چِلوُ خورِشت
وَخِه عَیده ' حالا عَیدانِه بدین
نه یَک قَران و دیشی
نه یَک غازی و پَیش
بدین پارچه و جوز و گُلا
شیرینی و پول با ترشی
وَخِه عَیده ' حالا عَیدانِه بدین

چگونگی اعلام تحویل سال
در گذشته، زمانی که وسایل ارتباط جمعی مثل رادیو و تلویزیون وجود نداشتند، برای اعلام تحویل سال از روش‌های مختلفی بهره می‌بردند. مثلاً در ایران قدیم، یکی از روش‌های رایج برای اعلام تحویل سال استفاده از توپی بود که در میدان‌ها شلیک می‌شد. در گرگان نیز توپی در "دارالحکومه" استرآباد مستقر بودند. این توپ را نادرشاه (حدود 200 سال پیش) به عنوان غنایم جنگی به ایران آورده و یکی سهم گرگان شده بود و هنگام شروع سال نو به نشانه تحویل سال شلیک می‌شد. بتدریج از این توپ در ماه‌های رمضان برای اعلام وقت افطاری و سحری هم بهره می‌بردند.
همچنین، روشی دیگر برای اعلام تحویل سال در روستاها متداول بود که به "تیر رد دادن" شهرت داشت. این کار با شلیک‌های هوایی در وقت سال تحویل انجام می‌شد.
در برخی محله‌ها، از موسیقی‌های خاص مانند نقاره و طبل بر روی مناره گذر نقارچیان (ضلع شمال غربی مصلی) محله سبزه مشهد برای اعلام تحویل سال استفاده می‌شد.
در محله سبزه مشهد، در گذر سرپیر درختی مشهور به درخت فانوس وجود داشت که در حاشیه مسجد و حمام قدیمی سریپر واقع می‌شد و بالای آن فانوسی قرار داشت. بر روی نوک این درخت، یک قرقره‌ای نصب بود که از یک سوی آن طنابی را کشیده بودند. این طناب به سوی دیگر درخت متصل بوده که در آن طرف فانوس نصب شده بود. این فانوس به دلایل مختلفی چون تحویل سال نو، اعلام وقت افطاری و سحری در ماه‌های رمضان و همچنین برای هدایت کاروان‌ها به سمت گرگان در سفرهای شبانه نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت.
سیزده بدر در گرگان
مردم گرگان در گذشته نیز مانند الان سیزده بدر را در بیرون از خانه می گذراندند و از همان ساعت‌های اولیه صبح روز سیزده، مردم شهر گرگان و روستاهای اطراف، برای "در کردن نحسی" آماده می‌شدند. آنها در جمع‌های بزرگ، همراه با چند خانواده، به سمت بیرون دروازه‌های شهر می‌رفتند. این مسیر ممکن بود باغ های داخل شهر، یا به حاشیه‌های شهر باشد.
بهترین نقاط برای روز سیزده بدر اطراف "خوجه خضر" ، حواشی "تپه قلعه خندان" ، "سبزه میدان" (محدوده فلکه کاخ تا بیمارستان 5 آذر کنونی گرگان) ، "سوُ گُلِه" (محدوده هزار پیچ) ، "بادوُ" های اطراف شهر از جمله بادو اوزینه و یک آبشار کوچک بود.
در روز سیزده معمولا "سَموار بار" و "قلیانها چاق" بودند و در طبیعتی که تازه بهار به آن رسیده بساط "پهلوان بازی" ، "کشتی"، "پرده خوانی" ، "بازار محلی یک روزه" ، "توُکَش" (تاب بازی) ، "نوُدَستِه چِلیک بازی" ، "تَپه بازی" ، "خَرجِستِنَک بازی" و... بسیار گرم بود. همچنین بانوان گرگانی برای ناهار سبزی پلو ماهی و کوکو و آش رشته برای ناهار آماده می‌کردند و خوردن کاهو سِکنجِبین و تنقلات نیز حتمی بود.
در پایان روز سیزده بدر در حالیکه مردم با "چَکِهّ بِروُش" (کف زدن) می خواندند: سیزده بدر ، چارده مبارکِش باد ، هر فرد 7 سنگ کوچک را به پشت سرش پرت می‌کرد تا نحسی و مشکلات سال کهنه را پشت سر بگذارد. علاوه بر این "نِمک کوزه" (کوزه سفالی نمک سال قبل خانه) را می شکستند تا "رفع بِلا بِشِه" و سبزه را هم به آب می دادند. در چند روستای ایالت استرآباد مثل افرا تخته علی آباد و کلاله مردم سبزه را به پشت بام خانه‌های خود پرتاب می‌کردند.

 

اطلاعات تکمیلی
  • تاریخ انتشار9فروردین 1403

نظرات شما

Services List

Hi I am test a service to show